برای «مردم ايران» ننگ و ميهن فروشی!/امیر سپهر
اين روز ها باز هم بحث «کمک گرفتن از کشور های غربی» برای مبارزه با نظام
«جمهور روضه خوان ها» بر سر زبانهاست. هر کسی هم در اندازهء بضاعت خود از
دانش سياسی، در چهارچوبهء مواضع و منافع فردی و گروهی که دارد، در اين
باره سخن گفته يا مطلب مينويسد. آنچه در اين ميان اما براستی جای بسيار
شگفتی دارد اين است که کسانی بيش از همه اين «کمک گيری» آنهم «احتمالی»
از دولت های غربی را بيش از همه می کوبند که خود اصلآ تمام هستی و زندگی
خويشتن را مديون همين کمک دول غربی هستند.
به بيانی روشن تر، يعنی اينک درست همان کسانی اين «کمک گيری احتمالی» را
با زشت ترين اتهام ها و مستهجن ترين ناسزا ها کوبيده و آنرا به «وطن
فروشی»، «نوکری برای بيگانگان» و حتا گاهی به «بی غيرتی» و «بی
ناموسی» ... تعبير و تفسير ميکنند که خود «در عمل»، اصولآ جان و مال و
حتا نواميس خود را هم توانسته اند در زير چتر «حمايت» همين «دولت های
غربی» از تجاوز اوباش مزدور رژيم روضه خوان ها مصون نگاه دارند.
دامنهء «کمک گرفتن از دول غربی» اين «دشمنان کمک گيری از دول غربی!» هم
اصلآ تا بدانجا گسترده است که اين «مدعيان» نه تنها خود در همين غرب
زيسته و پاسپورت و يا ويزای آنها را در جيب داشته، نه تنها از صدقهء سر
آن دولت ها آزادانه زيسته و به هر جايی سفر کرده و آزادانه هم هر چه
خواستند ميگويند و مينويسند و انجام ميدهند، بلکه حتا پول خريد لباس زير
و کفش و دمپايی و کرايه مسکن و تهيهء خوراک روزانه خود و فرزاندان و
همسران محترم خود را هم از همان «دولت های غربی» ميگيرند!
پس چه انسانی و دادگرانه است که افرادی چون جناب آقای اکبر گنجی و روضه
خوان کديور و کمونيست های وطنی متاسفانه، همگن روضه خوان ها که بيش از
اين که گرد و خاک براه انداخته و کمک گرفتن «احتمالی» مردم اسير و هستی
از کف داده ايران از دول غربی را به بی غيرتی و نوکری آنان برای اجانب
تفسير کنند، ابتدا نيم نگاهی هم به خود بياندازند.
نگاهی به زندگی خود، به سلامتی خود و خانواده خود، به آرامش و آسايش
همسران محترم خويش و به تحصيل فرزندان خود در بهترين مدارس و به کتاب و
دفتر و قلم و حتا به«نان شب» آن فرزندان دلبند خود که پول آنرا هم از
«دولت آمريکا» ميگيرند. اندک نگاهی «با چشم وجدان» به آن اندازه
«انسانمداری» و «آزادی» در آمريکا که آدمی بتواند حتا در حين خوردن نان
آمريکا در خود آمريکا هم به خود آمريکا فحاشی کرده و با آن دشمنی ورزد!
همچنين نيم نگاهی به اين «پنجاه و هفت کشور اسلامی» که نه حتا در يکی از
آنها هم آن «اسلام رحمانی» ادعايی آقای گنجی و ملی مذهبی ها و اصلاح
طلبان و بخشی از روضه خوان ها تحقق پيدا کرده مگر تا اندازه ای در ترکيه
و مالزی و اندونزی «هر سه دارای حکومت های سکولار» و نه در همين اندازه
کشور های کمونيستی گذشته و حال، آن «سوسياليسم انسانی» و «بهشت رنجبران»
ادعايی کمونيست های فسيل شدهء وطنی.
تا ديگر اين دو طايفهء شوربختانه هم خون، هم مرام و «شريک تاريخی» همدگر،
با بی وجدانی کامل از آزادی های کشور های غربی، تنها برای سرنگون ساختن
خود آن آزادی ها استفاده نکرده و نان سرمايه داری را خورده و نمکدان آن
را نشکنند! همين.
امير سپهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
به امید آزادی ایران بدست ایراندوستها